شکلات تلخ
شقایق
درد عاشقی
داستان دخترک گل فروش
خنده ی تلخ سرنوشت
لطفا به ادامه مطب برید
برای خوندنش به ادامه مطلب برید
گفتی برو! گفتم به چشم!این بود کلام آخرین.
گفتی خداحافظ تو!گفتم همین؟ گفتی همین!
گریه نکردم پیش تو با اینکه پرپر میزدم.
با خون دل از پیش تو رفتم من بازی عشق تو را شاهانه باختم مثل بازنده خوب مردانه باختم.
همه ثروت من سفره ی درویش نفسم بود که به تو شاهانه باختم.
لبخند آخرین من دروغ معصومانه بود برای پنهان کردن داغ دل ویرانه ام.
من مات مات از بازی شطرنج عشق می آمدم شاه مهره دل رفته بود.
گفتی خداحافظ تو!گفتم همین؟ گفتی همین!
گریه نکردم پیش تو با اینکه پرپر میزدم.
با خون دل از پیش تو رفتم من بازی عشق تو را شاهانه باختم مثل بازنده خوب مردانه باختم.
همه ثروت من سفره ی درویش نفسم بود که به تو شاهانه باختم.
لبخند آخرین من دروغ معصومانه بود برای پنهان کردن داغ دل ویرانه ام.
من مات مات از بازی شطرنج عشق می آمدم شاه مهره دل رفته بود.
میخوام چندتا رمان عاشقانه رو هم براتون بزارم که یه یخرده تنوع توش باشه
داستان ازدواج ( برای خوندن این داستان به ادامه مطلب مراجعه کنید )
داستان ازدواج ( برای خوندن این داستان به ادامه مطلب مراجعه کنید )
تعداد صفحات : 5
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
آمار سایت